قلب طلایی مطالب جالب و خواندنی
| ||
|
ای کدامین شب! یک نفس بگشای جنگل انبوه مژگان سیاهت را! تا بلغزد بر بلور برکه چشم کبود تو پیکر مهتابگون دختری،کز دور با نگاه خویش می جوید بوسه شیرین روزی آفتابی را از نوازش های گرم دستهای من.
دختری نیلوفرین،شبرنگ،مهتابی می تپد بی تاب در خواب هوسناک امید خویش. پای تا سر یک هوس: آغوش.
و تنش لغزان و خواهشبار، می جوید چون مه پیچیان به روی دره های خواب آلود سپیده دم، بسترم را. تا بلغزد از طلب سرشار همچو موج بوسه مهتاب روی گندمزار. تا بنوشد در نوازش های گرم دستهای من شبنم یک عشق وحشی را.
ای کدامین شب! یک نفس بگشای مژگان سیاهت را ![]() [ سه شنبه 4 بهمن 1390
] [ 19:50 ] [ زهرا ] |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |